تبیان، دستیار زندگی
به خاطر داشته باشیم كه چین هنوز پرجمعیت ترین كشور دنیا است و از هر 5نفری كه در روی این زمین و در جهان امروز زندگی می كنند تقریبا یك نفر چینی است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هدف گذاری در روابط چین و ایران

پروفسور حمید مولانا

اخیرا در یكی از جلسات مربوط به مسائل امور بین الملل در تهران این سؤال مطرح بود كه برای ما چین خطرناكتر است یا آمریكا؟

جواب من این بود كه برای جمهوری اسلامی ایران آمریكا خطرناكتر از چین است ولی در طول زمان، آمریكا برای ایران جذاب تر شده است.

آمریكا بیش از حد معمول توجه ما را معطوف خود كرده و این خود یكی از استراتژی های آن ابرقدرت است. گرایش و همكاری نزدیك ما با چین به عنوان یك الگوی نسبتا موفق در امور سیاسی و اقتصادی در دنیای شرق گرایش و توجه ما را به اروپا و آمریكا كمتر خواهد كرد به ویژه در بین نخبگان و افكار عمومی.

آمریكا در حال حاضر در بسیاری موارد قوس نزولی را طی می كند، درحالی كه چین از نظر اقتصادی، تجاری، نظامی و فن آوری در حال صعود است.

راهبردها و راهكارهای جمهوری اسلامی ایران با چین و فرصت های مناسب در توسعه روابط دو كشور را می توان به شرح ذیل خلاصه كرد:

(1) ایدئولوژیك و سیاسی، (2) اقتصادی و انرژی، (3) فن آوری و نظامی، (4) فرهنگی و علمی، (5) گردشگری و سیاحت، (6) اسلام و ادیان چینی و جهان بینی های فلسفی.

انقلاب سوسیالیستی چین و انقلاب اسلامی ایران یك نقطه مشترك و حتی ایدئولوژیك برای چالش غرب تلقی می شوند. چین و ایران كوشش دارند دو نظام آلترناتیو یا سوای غرب به دنیا ارائه دهند یكی كاپیتالیسم دولتی با ژست «توسعه صلح آمیز» سوسیالیستی و دومی سرمایه داری اسلامی با ژست توسعه و عدالت اجتماعی.

هر دو تا حدود بسیار زیادی نظام های موجود در اروپا و آمریكا را به چالش می طلبند. بعد ایدئولوژیك ایران اگر به جهانی سازی اسلامی تاكید ورزد و دكترین توسعه و عدالت اجتماعی را راهبرد سیاست خارجی خود كند، قوی تر عمل كرده است زیرا سیستم ها و كشورهای در حال توسعه بیشتری را كه اسلامی هستند دربر می گیرد درحالی كه چین در بهترین شرایط می تواند الگویی برای كاپیتالیسم آمریكا و سوسیال دموكراسی اروپا باشد كه هر دو سكولار و غیردینی هستند.

در سطح بین المللی، چین با تئوریزه كردن «توسعه صلح آمیز» تا حدودی توانسته است اهداف ملی و جهانی خود را شفاف كرده و تصویر مطلوب و جدیدی از خود به دیگران ارائه دهد. ایران احتیاج و نیاز بیشتری به تبیین تئوریك و راهبردی و منشور سیاست خارجی خود دارد كه در یك كلمه برای ارائه به جهانیان می تواند توسعه و عدالت اجتماعی باشد. مثلا تغییر و تحول در رژیم كنونی انرژی مبنی بر توسعه و عدالت و یا تقاضا برای یك نظم و رژیم نوین انرژی جهانی مبنی بر توسعه و عدالت می تواند یكی از ابعاد راهبردی سیاست خارجی ایران باشد. اسلام كارت برنده ما در سطح جهانی است.

اسلام كارت برنده ما در سطح جهانی است.

وابستگی چین به بازارهای دنیا و منابع انرژی نفت و گاز در حقیقت وابستگی آن كشور را در سطح بین المللی بیان می كند. ایران به عنوان یكی از مراكز بزرگ تولید كننده نفت و گاز طبیعی می تواند این نیاز حیاتی و اصلی چین را برطرف كند.

مهم ترین آسیب پذیری چین وابستگی آن كشور به واردات نفت به ویژه از حوزه خلیج فارس است. كسر تجارت آمریكا در معامله با چین 1200 میلیارد دلار (928 میلیارد یورو) است. چین در سال های اخیر سه برابر آمریكا رشد كرده است. كمبود صادرات آمریكا به چین و افزایش واردات آن كشور از چین، ایالات متحده را در قرض فرو برده است (فایننشال تایمز- 15 ژانویه 2007).

اقتصاد چین در سال گذشته بیش از ده درصد رشد كرد (نیویورك تایمز، 17 آوریل 2006). بسیاری از متفكران چینی عقیده دارند كه چین تسلط یا هژمونی آمریكا را تحمل نخواهد كرد. ذخیره ارزی چین در سال گذشته حدود 819 میلیارد دلار بود و در همین مدت مازاد درآمد تجارت چین سالیانه به 100 میلیارد دلار رسید. به عبارت دیگر، نقش چین در اقتصاد جهان و رشد آن مهم شده است.

چین پیشكسوتی آمریكا را در حوزه فن آوری تهدید می كند. بزودی هزینه تحقیق و توسعه چین در فن آوری از اتحادیه اروپا تجاوز خواهد كرد و ممكن است در چند سال آینده مقام اول دنیا را به دست آورد. طبق تخمین «سازمان همكاری اقتصادی و توسعه» نسبت هزینه پژوهش و تحقیق در چین سالیانه 20 درصد افزایش می یابد در حالی كه این رقم در آمریكا حدود 4 درصد است. آمریكا هنوز تولیدكننده بزرگ فن آوری و دانش آن در جهان است ولی در دنیای امروز جریان انتقال فن آوری و دانش آن از طریق كشورهای ثالث و سازمان های تجارتی و مالی مهم و ممكن است. چین می تواند مركز مهمی برای انتقال فن آوری و دانش آن به ایران باشد.

امروز اصطلاح «كنترل تسلیحاتی» از بین رفته است. آمریكا وجود تسلیحات هسته ای را مضر نمی داند بلكه با كسی كه مالكیت آن را دارد مخالفت می كند. آمریكا حدود 6000 سلاح هسته ای آماده عملیات دارد (بولتن دانشمندان اتمی، مه و ژوئن 2006) در حالی كه چین فقط 130 سلاح اتمی را داراست. مجموع تسلیحات هسته ای چین از 200 تجاوز نمی كند. مجموع موشك های بالستیك و میان قاره ای چین حدود 80 فروند است كه توانائی هدف سرزمین آمریكا را دارد (حدود 7 تا 8 هزار كیلومتر). چینی ها كیفیت تسلیحاتی هسته ای را به كمیت آن ترجیح می دهند. در حقیقت دنیا برای انهدام خود به بیش از چند صد بمب اتمی و هیدروژنی احتیاج ندارد! مشكل چین در زیر دریائی های مجهز به تسلیحات هسته ای است و چین تعداد كمتری هواپیما برای حمل تسلیحات اتمی دارد. تعداد تسلیحات اتمی چین از انگلستان (200) شاید كمتر باشد.

جاده ابریشم كه روزگاری چین و ایران و اروپا را به هم وصل می كرد درحقیقت اولین جاده جهانی سازی در اندیشه ها، فرهنگ ها و تمدن ها بود. امروز ایران می تواند و باید روابط فرهنگی و علمی خود را با چین توسعه دهد. یك دانشگاه مشترك بین دو كشور می تواند مبادلات وسیع فرهنگی و علمی را بین چین و ایران توسعه دهد. در قرون گذشته صنعت و اختراع كاغذ، چاپ، باروت جنگی و بسیاری از اختراعات علمی از طریق چین به ایران راه یافت.

جمهوری اسلامی ایران به یك بانك اطلاعاتی درباره چین نیاز دارد و استراتژی فرهنگی از قبیل آموزش زبان چینی در ایران و توسعه زبان فارسی در چین باید از اولویت های سیاست خارجی باشد.

جمهوری اسلامی ایران به یك بانك اطلاعاتی درباره چین نیاز دارد و استراتژی فرهنگی از قبیل آموزش زبان چینی در ایران و توسعه زبان فارسی در چین باید از اولویت های سیاست خارجی باشد.

همان طوری كه افكار و اندیشه های اسلامی و شیعی بر جامعه و سیاست و فرهنگ ما تاثیرگذار بوده است، به همان طریق نیز ادیان چینی و به ویژه كنفوسیوسی بر جامعه و ایدئولوژی های حاكم بر چین و حتی نوع حكومت های سوسیالیسم و كمونیسم اثربخش بوده است. میلیون ها مسلمان از طرق مختلف در چین زندگی می كنند و چین همانند روسیه (و آسیای صغیر و مركزی) نمی توانند به مسائل مربوط به اسلام و مسلمانان در جهان امروزی بی طرف بمانند. ایران می تواند در رهبری جهان اسلام و مسلمانان پیشقدم باشد و بدان طریق گفتمان اسلامی را در كشورهایی مانند چین هدایت كند.

طبق گزارش و پیش بینی یونسكو و سازمان ملل، چین در چند سال آینده مقام اول را در صنعت جلب توریسم به دست خواهد آورد و بیش از 100میلیون نفر سالیانه از آن كشور دیدن می كنند و میلیون ها نفر چینی از گردشگری و توریسم در سایر كشورها استفاده خواهند كرد. ایران و چین به جهات تاریخی، هنری و تنوع جغرافیایی می توانند همكار مناسبی در جریان گردشگری بین المللی باشند. امروز گردشگری به جهات ابعاد مختلف مالی، تجاری، بازرگانی و فن آوری بزرگترین رقم تجارت جهانی است و تاثیرات ارزشی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی آن بر هیچكس پنهان نیست.

به خاطر داشته باشیم كه چین هنوز پرجمعیت ترین كشور دنیا است و از هر 5 نفری كه در روی این زمین و در جهان امروز زندگی می كنند تقریبا یك نفر چینی است.

منبع: کیهان