منابع طبيعي زمزم و آب هاي مكّه - شهر مکه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شهر مکه - نسخه متنی

یعقوب جعفری، محمد مهدی فقیهی، مهدی پیشوائی، عاتق بن غیث بلادی، محمدعلی سلطانی، علی بن محمد زرندی، محمد باقر بن مرتضی حسینی خلخالی، حمد الجاسر، ایوب صبری پاشا، محمدرضا هفت تنانیان، محمد محمد حسن شراب، محمد تقی رهبر؛ ترجمه: سیدحسن اسلامی، جواد محدثی، محمد رضا فرهنگ، رسول جعفریان، سیدعلی قاضی عسکر ،حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منابع طبيعي زمزم و آب هاي مكّه

تا ليف : محمّد تقي رهبر

در شماره هاي پيشين، از اهمّيت زمزم و ريشه هاي تاريخي و تحوّلات آن و نيز آثار معنوي و شفابخش بودن اين چشمه فيض الهي در جوار خانه خدا سخن گفتيم. اينك توجّه خوانندگان گرامي را، به آخرين بخش از اين سلسله مقالات، كه مربوط به منابع طبيعي زمزم و آب هاي مكّه مكرّمه مي باشد جلب مي نماييم:

هر چند منبع اصلي زمزم، چشمه فيض ربّاني است كه در دل صحراي سوزان جوشيده است و تا قيامت نخواهدخشكيد1 و از اين بابت جاي سخن نيست، امّا از لحاظ طبيعي و جغرافيايي قابل ذكر است كه در سرزمين مكّه چاه هاي متعددي نيز وجود داشته كه مردم اين سرزمين براي خود و مزارع واحشامشان از آن استفاده مي كردند و زائران بيت الله بدان وسيله نيازشان را رفع مي نمودند.

ازرقي نام بيست و چهار عدد چاه را كه در مكّه، پيش از حفر زمزم وجود داشته، آورده است و نيز نام پنج چاه را كه بعد از زمزم و قبل از ظهور اسلام حفر شده و نام سيزده چاه را كه پس از اسلام حفر گرديده2 همچنين تعداد چشمه ها و قنواتي را كه در مكّه و اطراف آن وجود داشته تا دوازده عدد برشمرده است.3اينها نشان مي دهد كه علي رغم خشكي اين سرزمين منابع حياتي مردم مكّه و زائران از آب هاي زيرزميني كه از دل صحرا سرمي زده و بر اثر باران هاي فراوان موسمي ذخيره مي شده، تأمين مي گشته است.

با وجود اين، تنگناهاي بي آبي با تاريخ مكّه و حرم پيوند خورده است و به همين دليل بوده كه زبيده همسر هارون الرشيد به حفر قنات تاريخي مكّه اقدام كرد كه قرن ها آب مورد نياز مردم را تأمين نموده است و ديگران نيز چاه هايي حفر مي كرده اند. امّا بالأخره بيشتر اين چاه ها و چشمه ها به مرور زمان از بين رفته و دستخوش تحولاتي شده ولي هيچكدام جاي زمزم را نگرفته است و زمزم مانده و آب گواراي آن، كه مي توان سلسبيل زمينش ناميد.

اينجاست كه آيه كريمه { قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِين}4 مصداق پيدا مي كند; يعني «بگو اگر آب هاي شما بخشكد كيست كه آب خوش گوار براي شما پديد آورد؟»

الف: باران ها و سيل ها

در شبه جزيره عربي، باران هاي شديد مي بارد، هر چند اين باران ها زياد نيست. ريزش باران ها بر اثر ابرهايي است كه از شرق درياي سفيد (متوسط) به سوي دجله و فرات در حركتند و پاره اي از اين ابرها به سمت جنوب و محاذي بحر احمر حركت مي كنند، شبه جزيره را پوشش مي دهند و در فصل زمستان در شهر مكّه بر اثر آن ابرها باران مي بارد و با حركت در جهت جنوب، كشور يمن را نيز در برمي گيرد. بر اثر اين باران ها كه معمولا يك يا دو ساعت ادامه دارد، سيل هايي به راه مي افتد و با توجّه به موقعيت شهر مكّه و خانه كعبه كه در منطقه اي هموار و گود و ميان كوه ها قرار گرفته است، به سمت مسجدالحرام مي آيد و لذا تاريخ مكّه سيل هاي عظيمي5 را به ثبت رسانده كه گاهي مسجد و كعبه را احاطه كرده و گاه آب تا درِ خانه كعبه و بالاتر از آن رسيده است و خسارت ها و ويراني هايي به بار آورده است. در سال هاي اخير كانال هايي براي خروج آب از اطراف مسجدالحرام احداث كرده اند كه سيلاب و فاضلاب هاي اطراف حرم را به خارج شهر هدايت مي كند.

بديهي است كه اين باران ها و سيل هاي ناشي از آن، در تأمين منابع زيرزميني آب زمزم تأثير فراوان دارد. ازرقي در تاريخ خود مي نويسد:

«در سال هاي دويست و بيست و سه و بيست و چهار آب زمزم به حدّي كم شد كه چيزي نمانده بود به كلّي خشك شود، در اين حال نُه ذراع (5/4 متر) در عمق زمين حفاري كردند و اطراف آن را توسعه دادند و همزمان با اين حفاري در سال 225هجري خداوند باران ها و سيل هايي فرستاد كه بر اثر آن آب زمزم فزوني گرفت...»6

ازرقي در جاي ديگر از كتاب خود، از مقاتل، از ضحاك بن مزاحم نقل كرده كه گفت:

«... زماني مي آيد كه آب زمزم از نيل و فرات گواراتر مي شود.» ابومحمد خزاعي گويد: ما اين را در سال 281هـ . ديديم و اين هنگامي بود كه در مكّه باران زيادي آمد و سيل ها از حوالي مكّه به راه افتاد و در سال 279 و 280 آب زمزم آنقدر زياد شد و بالا آمد كه نزديكي دهانه چاه رسيد تا آنجا كه از سرچاه تا روي آب هفت ذراع (5/3متر) بيشتر فاصله نماند و مانند اين را هرگز نديده و از قول كسي نشنيده بوديم و آنقدر آب زمزم شيرين و گوارا شد كه بر همه آب هاي مكّه برتري داشت و من و بسياري از اهل مكّه از آن مي نوشيديم و احدي از پير مردان مكّه را نشنيديم كه نظير آن را در گذشته نقل كنند و در سال 83 به بعد بار ديگر غلظت آب به حال گذشته برگشت امّا آب به همان فراواني بود.»7

يكي از كاوشگران معاصر درباره زمزم مي نويسد:

«در سال 1388 هجري قمري باران هاي شديد در مكّه مكرّمه باريد و سيل به اطراف حرم مكّي (مسجدالحرام) سرازير شد و بالاتر آمد تا به در خانه كعبه رسيد، آن زمان براي خروج آب كانال وجود نداشت، كميته اي تشكيل شد كه من نيز عضو آن بودم. كار اين كميته آن بود كه به بررسي آب زمزم بپردازد، آن روز چاه زمزم داخل اتاقي بود، درِ اتاق را گشوديم، ديدم آب از دهانه زمزم فوران مي كند، افراد ساده لوح مي گفتند: چاه خود را شستشو مي دهد! در دست من دستمال كاغذي بود، آن را بر سطح آب افكندم كه آب آن را به بيرون پرت كرد. يك قطعه شلنگ به اندازه دو متر از زمين برداشتم و يك سر آن را در آب چاه نهادم كه از سر ديگر آن آب به بيرون مي پاشيد. از اينجا معلوم مي شود كه عامل فشاري در عمق چاه است كه هنگام بارش باران كه مانند يك چاه آرتيزين عمل مي كند و در همين حال از آب چاه مضمضه كردم و آن را شيرين يافتم و در بررسي ها معلوم شد از آب چاه هاي ديگر مكّه شيرين تر است. فوران آب براي مدّتي از زمزم ادامه داشت تا اينكه كم كم رو به كاهش نهاد و به حال طبيعي برگشت; يعني تا فاصله سه متر از دهانه چاه پايين رفت و اين دليل بر اين است كه منابع چاه زمزم با ساير آب هاي زير زميني تفاوت دارد; زيرا چنين چيزي به عنوان مثال براي چاه «داوديه» اتفاق نيفتاده است و اگر قرار بود آب چاه هاي منطقه بالا بيايد بايد در چاه داوديه و چاه هاي ديگر حرم نيز چنين اتفاقي مي افتاد، از اينجا مي توان نتيجه گرفت چاه زمزم داراي منبعي مستقل است.

نكته ديگر آنكه با آزمايش آب زمزم در محرم سال 1400 هجري (قمري) پس از تحوّلاتي كه در حرم رخ داد، با تجزيه و تحليل منابع اصلي اين چاه، چنين به دست آمد كه هيچگونه آلودگي در آب وجود ندارد و نوع آن با ساير آب ها فرق دارد.»8

همين نويسنده در جاي ديگر در مقدار آب دهي زمزم ياد آور مي شود:

«بررسي هايي كه با وسايل موتوري براي كشيدن آب زمزم انجام شده، نشان مي دهد كه آب زمزم در هر ثانيه 11 تـا 5/18 ليتر آب مي رساند.»9

ب: چشمه ها و چاه هاي ديگر مكّه

علاوه بر زمزم، با فضيلت و سابقه تاريخي اش، در حال حاضر چهار چاه ديگر در مكّه وجود دارد كه عبارتند از: «داوديه، زبيده، طوي و مسفله و از همه مشهورتر «عين زبيده» است كه در تأمين آب مكّه در زمان بي آبي ها تأثير فراوان داشته و هم اكنون نيز مورد استفاده است. مسعودي در اين باره مي نويسد:

«يكي از آثار ارزشمند كه در اسلام مانندي نداشته، چشمه معروف به «عين مشاش» است كه در سرزمين حجاز قرار دارد. اين چشمه را «امّ جعفر» زبيده همسر هارون احداث كرد و مسير جريان آن را در ميان پستي و بلندي ها و كوه و دشت و طريق صعب العبور هموار ساخت و از مسافت دوازده ميل (24 كيلومتر) به مكّه آورد و براي احداث آن يك ميليون و هفتصد هزار دينار هزينه كرد.»10

ديگران نيز درباره عين زبيده چنين نوشته اند:

در مكّه چشمه آبي است به نام «زبيده» كه آب را زبيده از دورترين نقطه وادي نعمان، واقع در شرق مكّه بدان چشمه آورده و براي اين منظور چند قنات در راه مكّه ايجاد كرده است و لذا اين چشمه را به نام او «عين زبيده» خوانند.»11

يكي از جهانگردان معروف سوئيسي به نام «بورخارت» كه درقرن نوزدهم ميلادي از مكّه و حجاز ديدن كرده، درباره عين زبيده مي نويسد:

مورّخان عرب درباره اين كانال بسيار سخن گفته اند وخلاصه گفتار آنان اين است كه زبيده همسر هارون الرشيد خليفه عباسي دستور داد كه آب را توسط آبراهي از چشمه عين النعمان كه در كوهستان «كرا» قرار دارد به سوي مكّه روانه كنند و سپس براي افزايش آب اين كانال دستور داد آب هاي «چشمه عرف» ـ كه در بالاي كوهستان كرا واقع بود و دشت حنين را سيراب مي كرد ـ را نيز به آب «عين النعمان» اتصال دهند و در نهايت آب هاي چهار چشمه ديگر به نام هاي: البرود، الزعفران، ميمون و عين مشاش را نيز به آن آبراه اوّليه متّصل نمود. ليكن اين كانال بعدها مورد بي توجّهي قرار گرفت و به تدريج بسته شد، تا اينكه در سال 643هـ . بار ديگر به دستور سلطان محمّد خدابنده مرمّت گرديد و سپس بار سوم توسط شريف مكّه به نام حسن بن عجلان در سال 811هـ . ترميم شد. پس از او نيز سلطان مصر قايتباي اموال فراواني را در سال 879 صرف ترميم و پاك سازي آن كرد و بعد از او سلطان قانصوه غوري آخرين پادشاه مصر از سلسله چركس ها در سال 916هـ . به اصلاح آن پرداخت. در سال 931 نيز سلطان قانوني به تجديد بناي اين كانال اقدام كرد و ليكن نتوانست با نقشه مناسبي اين كار را به انجام رساند. ولي عاقبت فرزندش سلطان سليم دوّم توانست با صرف مبالغ هنگفتي، كانال جديدي را حفر نمايد و اين كانال همان است كه بورخارت آن را ديده و توصيف آبش را نموده و مي نويسد: «آب فراواني را به مكّه مي آورد. اين كانال از ميان صخره هايي كه در پشت كوه عرفات قرار دارند احداث شده و بدينوسيله در سال 979هـ . آب فراواني به مكّه هدايت كرد. طول اين كانال مسيري معادل 7 يا 8 ساعت راه اسـت.»12

ج : مواد معدني زمزم

چاه زمزم مانند آب هاي ديگرِ مكه، داراي مواد معدني است كه كارشناسان به بحث و تحقيق درباره آن پرداخته اند و تفصيل آن از حوصله اين مقال بيرون است.13 امّا به نحو اجمال از وجود موادي چون: گوگرد، سديم، كلسيم، پتاسيم، منگنز، آهن، كربن و كلوريدات سخن گفته اند كه نسبت درصد اين املاح با تغيير فصول سال و سنوات مختلف متفاوت است. با اين حال كارشناسان تأكيد كرده اند كه مقدار املاح و مواد آب زمزم به حدّ زيانبار نمي رسد.14 همچنين مطالعات نشان مي دهد كه چاه زمزم نسبت به ديگر چاه هاي مكّه، از بيشترين املاح مايع (250 در ميليون) برخوردار است و به رغم اينكه چاه داوديه به زمزم نزديك است به اين نسبت از املاح برخوردار نيست.

د : پاكسازي

از آنجا كه آب هاي زيرزميني عموماً از نفوذ عوامل زيانبار و رخنه آب هاي مجاور مصون نيستند، آب زمزم نيز ـ قطع نظر از آثار معنوي زمزم كه گفتيم ـ از اين امر مستثني نيست. لازم است يادآور شويم كه براي رفع هرگونه شك و ترديد از وجود ميكرب ها و باكتري هاي ناشي از نفوذ آب هاي اطراف و عوامل مجاور در آب زمزم، به لحاظ موقعيّت جغرافيايي آن در سال هاي اخير و با پيشرفت تكنولوژي، مسؤولان حرم تمهيدات لازم را انديشيده اند تا براي استفاده كنندگان جاي شبهه اي نماند و با اطمينان خاطر به بهداشتي بودنش، از آن بنوشند.

يكي از كارشناسان با مطالعاتي كه انجام داده پيشنهاد استفاده از اشعه فوق بنفش را براي اين منظور ارائه داده، بدينگونه كه تجهيزاتي آماده شود كه آب زمزم از آن عبور كند و با اشعه فوق بنفش كنترل و ضد عفوني گردد و عناصر احتمالا زيانبار آب خنثي شود. مؤلّف كتاب «زمزم» در فصلي از كتاب خود، به تفصيل اين مطلب كه موضوع تحقيق دانشگاهي وي بوده است پرداخته و با بحث هاي علمي و فني اين مبحث را دنبال كرده است كه در اينجا به نتيجه و خلاصه گفتار او اشاره مي كنيم.15

وي نخست به اهمّيت اين موضوع و اهتمامي كه در مطالعات و تحصيلات دانشگاهي خود داشته، اشاره كرده و سپس به شيوه تصفيه و پاكسازي آب ها از طريق برق و اشعه فوق بنفش، طرحي ارائه داده كه از نظر علمي شايان توجّه است. او خاطر نشان مي سازد كه از مزاياي اين طرح اين است كه هيچگونه ماده شيميايي با آب مخلوط نمي شود و به گرم يا سرد كردن آب نياز نيست و تا 97 ـ 99% نسبت به باكتري ها و ويروس ها مؤثّر است و يك كيلووات برق براي پاكسازي 12000 گالن آب كافي است و دستگاه مربوط به طور خودكار (و اتوماتيك) كار خود را انجام مي دهد و هيچگونه تأثيري بر آب از نظر طعم و رنگ ندارد.

وي درباره تكنيك اين فرايند مي نويسد: اشعه فوق بنفش از پوشش خارجي، كه آب از آن مي گذرد، عبور مي كند و ميكروب هاي داخل آب را از پاي درمي آورد. او مي افزايد: طرح پاكسازي با اشعه فوق بنفش را با ديگر كارشناسان و نيز مسؤولان مكّه و حرم در ميان گذاشته و مورد تأييد قرار گرفته و بالأخره تجهيزات لازم فراهم گرديده و با آزمايشي كه از طريق آزمايش هاي طبي به عمل آمده، پاسخ مثبت داده و آن را مطمئن تر از هر طريق ديگر دانسته اند. در اين تكنيك كلر و مواد شيميايي ديگر به كار برده نمي شود.

و در خاتمه يادآور مي شود: اما آب زمزم به لحاظ مصرف بالايي كه در سال هاي اخير دارد، تجهيزات اشعه فوق بنفش پاسخگوي تمام آب مصرفي نيست كه از وسائل ديگر بهداشتي براي آن استفاده مي شود.16

در هر حال، براي رفع احتمالات در خصوص آلودگي آب زمزم با عوامل خارجي يا نفوذ آب ها از اطراف حرم، متولّيان حرم مكّي اقدامات لازم را جهت پاكسازي و بهداشتي كردن و سرد كردن و قابل شرب ساختن آن نموده اند كه براي زائران دغدغه خاطري از اين بابت نباشد.

هـ : استعمال و استفاده از زمزم

نظر به قداستي كه آب زمزم داشته، همواره نوع استعمال و استفاده از آن مورد گفتگو بوده است و براي آن محدوديتي قائل شده اند. به نوشته ازرقي، در عهد عباس بن عبدالمطلب در كنار چاه زمزم دو حوض آماده كرده بودند كه از يكي مي نوشيدند و از ديگري وضو مي گرفتند. اين حوض ها را با دلو پر مي كردند تا زائران استفاده نمايند.

وى از قول عطا آورده كه: «در عهد نخستين، دو حوض در كنار زمزم بود: يكي به طرف ركن (حجرالأسود) كه از آن آب مي نوشيدند و ديگري پشت آن به طرف صفا كه از آن وضو مي ساختند و شخصي كه لب چاه مي ايستاد و با دلو آب مي كشيد، يك دلو در حوض نوشيدني مي ريخت و دلو ديگر در حوض وضو و شستشو.»

او همچنين مي نويسد: عباس بن عبدالمطلب در مسجدالحرام اطراف زمزم گشت مي زده و اين سخن را تكرار مي كرده:

«لا أُحِلُّهُ لِمُغْتَسِلْ وَهِيَ لِمُتَوَضِّئ وَشارِب حلّ وبلّ».

«غسل كردن در آن را جايز نمي دانم امّا براي وضوگرفتن ونوشيدن حلال حلال است!»

سفيان كه راوي حديث است مي گويد: مقصود عباس از غسل كردن داخل حوض رفتن و شست و شو كردن بوده و اين بدان جهت است كه مردي از بني مخزوم را ديد جامه از تن برآورده و برهنه ايستاده و از آن حوض غسل مي كند. در اين حال عباس به شدّت عصباني شد و گفت: حلال نمي دانم براي كسي كه بخواهد با آن غسل كند ـ يعني در مسجد ـ امّا براي كسي كه بنوشد و يا وضو بگيرد حلال حلال است.17 از فقه ابن عباس نيز نقل شده كه تطهير و غسل در درون مسجد را جايز نمي دانسته امّا وضو و شست و شو را اجازه مي داده و همان سخن پدرش عباس را تكرار مي كرده است.18

با توجّه به اين ملاحظات است كه برخي از مورّخان و محدّثان و فقيهان عامّه، مسأله طهارت نمودن به آب زمزم را از منظر فقهي مورد گفتگو قرار داده و نظرياتي ابراز داشته اند كه اساس فقهي جز نوعي «استحسان» ندارد.

به نقل فاسي در شفاء الغرام، برخي دعواي اجماع كرده اند كه تطهير با آن مانعي ندارد امّا ازاله نجاست واستنجاء ـ با وجود آب ديگر ـ را مورد اشكال دانسته و به خودداري از آن تأكيد ورزيده اند. و برخي آن را حرام دانسته اند.

برخي ديگر به استحباب وضو با زمزم فتوي داده اند و به عمل پيامبر(صلي الله عليه وآله) استناد كرده اند.19 و برخي ديگر آن را مكروه شمرده اند، بعضي استحباب غسل اموات با آن را برگزيده و برخي كراهت را.20 كه بسياري از اين اقوال مستند فقهي ندارد و در فقه شيعه نيز اساساً از اين موارد سخني به ميان نيامده است. تنها مواردي كه از آن سخن گفته شده، نوشيدن و بر بدن پاشيدن و تبرّك و استشفا است كه اخبار آن را قبلا از نظر گذرانديم. و : آداب آشاميدن زمزم

در عين حال براي آشاميدن آب زمزم در روايات فريقين آدابي ذكر نشده است. كليني به اسناد خود از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: آنگاه كه شخص از طواف و نماز فارغ شد به زمزم بيايد و يك يا دو دلو از آب آن بكشد و از آن بنوشد و بر سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:

«خدايا! آن را علم سودمندو رزق فراوان و شفاي بيماري و درد قرار ده».

آنگاه نزد حجر الأسود بيايد.21

در برخي روايات ديگر آمده است: پيش از آنكه به صفا رود از زمزم بنوشد...22

همچنين از فقه ابن عباس است كه براي آشاميدن آب زمزم، بايد به شش چيز توجّه داشت: رو به قبله ايستادن، بسم الله گفتن، سه بار نوشيدن، سيراب شدن، حمد خدا پس از آشاميدن، آنگاه اين دعا را خواندن: «اللّهمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَرِزْقاً واسِعاً وشِفاءً مِنْ كُلِّ داء».23


1 ـ ازرقي از مقاتل از ضحاك بن مزاحم، اخبار مكّه، ج2، ص59

2 ـ اخبار مكّه، ج2، ص227 ـ 214

3 ـ همان ص227 تا 232

4 ـ ملك : 30

5 ـ سيل هاي ثبت شده به 86 مي رسد. نكـ : زمزم، ص70

6 ـ ازرقي، اخبار مكّه، ج2، ص61

7 ـ ازرقي، تاريخ مكّه، ج2، ص54

8 ـ مهندس يحيي حمزه كوشك، زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص72

9 ـ همان، ص101

10 ـ مروج الذهب، ج4، ص222 ـ 221

11 ـ فرهنگ دهخدا، زبيده.

12 ـ مكّه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، صص33 و 34، دكتر جعفر الخليلي، ترجمه محمّدرضا فرهنگ. از انتشارات حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حجّ و زيارت.

13 ـ نكـ : زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص112 و قبل و بعد آن.

14 ـ همان، ص113

15 ـ نكـ : زمزم، طعام طعم و...، ص130 ـ 126 يحيي حمزه كوشك.

16 ـ گزارش فوق در كتاب «زمزم» به طور مشروح آمده و در سال 1403هـ . 1983م . چاپ و منتشر شده است.

17 ـ اخبار مكّه، ج2، ص59 ـ 58، «حل و بل»، يعني: حلال محلّل.

18 ـ موسوعة فقه ابن عباس، ج2، ص273 از ابن شبّه.

19 ـ فاكهي، اخبار مكّه، ج2، ص53

20 ـ نكـ : ماء زمزم، طعام طعم و شفاء سقم، ص35 و نيز فاكهي، اخبار مكّه، ج2، ص47

21 ـ كافي، ج4، ص430 متن دعا پيشتر گذشت.

22 ـ كافي، ج4، ص430 متن دعا پيشتر گذشت.

23 ـ موسوعة فقه ابن عباس، ج2، ص23

/ 17